۳ سال پیش
» صاب مرده نوشته (همون دل نوشته)
ولی جدی دلم یکی رو میخواد باهاش برم سفر اخر شب هم من پشت فرمون باشم اون جمع بشه تو صندلی جلو از سرما ی پتو بکشه رو خودش منم نگاش کنم کیف کنم
مروز سوار یه مینى بوس شدیم.
روى شیشهاش نوشته بود:
روى شیشهاش نوشته بود:
همه مون لبه ى پرتگاه بودیم
تا وقتى که گفتن؛
اونایى که عاشق اند
یه قدم بیان جلوتر
تا وقتى که گفتن؛
اونایى که عاشق اند
یه قدم بیان جلوتر
تو سریال چرنوبیل یه جایی به رییس معدنچیهاا یه سری ماسک میدن بعد رییسه میگه: این اگه این ماسماسکا بهدرد میخورد الان همهتون یکی ازینا بسته بودین به خودتون. ماسکهای روی صورت موتورسوارا و بچهها و مردم پیاده رو میبینم همش این دیالوگو تکرار میکنم.